بی عنوان:)

_جدی؟ _مگه من با تو حرف جدی دارم؟

_جدی؟ _مگه من با تو حرف جدی دارم؟

بعضی وقتا رو در یخچال...بعضی وقتا رو آینه ی کنسول...یه وقتایی حتی رو پیشونی آدمی ک خوابه...یه یاد داشت میذاریم...میتونه خیلی بی ربط باشه..میتونه خیلی حیاتی باشه...اینجا یه همچین جاییه...مث در یخچال..مث آینه و مازیک وایت برد...مث حرفی ک بی مخاطب زده میشه..و میشه جدی گرفته نشه...سختش نکنیم:)


چهار/چطور شدگی:)

دوشنبه, ۴ بهمن ۱۳۹۵، ۰۱:۳۹ ب.ظ
_ حالت چطوره؟

+ "چطور"م....

_ از کی "چطور" شدی؟

+ نمیدونم..."چطور "شدن یهو اتفاق نمیوفته...ولی یهو چش باز میکنی میبینی "چطور"ی...

_ و این فهمیدنش..ظاهرن اذیتت کرده...

+ اتقاقن بر عکس...الان دیگه هر چیزی-مطلقا هر چیزی-رو میندازم گردن"چطور"شدگی...بعد خیلی خوب با خودم کنار میام که« از یه "چطور"چه انتظاری داری ؟»و بعد مسئله حل میشه...زندگی خیلی سخت تر بود قبلنا...

_ صورت مسئله رو در اصل داستان میکنی...

+ از یه "چطور" چه انتظاری داری؟

_ باشه:)



نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی