بی عنوان:)

_جدی؟ _مگه من با تو حرف جدی دارم؟

_جدی؟ _مگه من با تو حرف جدی دارم؟

بعضی وقتا رو در یخچال...بعضی وقتا رو آینه ی کنسول...یه وقتایی حتی رو پیشونی آدمی ک خوابه...یه یاد داشت میذاریم...میتونه خیلی بی ربط باشه..میتونه خیلی حیاتی باشه...اینجا یه همچین جاییه...مث در یخچال..مث آینه و مازیک وایت برد...مث حرفی ک بی مخاطب زده میشه..و میشه جدی گرفته نشه...سختش نکنیم:)


نه/ابر ها در گذرند...

دوشنبه, ۱۴ فروردين ۱۳۹۶، ۱۲:۱۱ ق.ظ
میگه"وقتی این همه ناراحتی میکنی برای تعطیلات و فرصت های از دست رفته ات...همش منو یاد قیامت میندازی...قراره چی کنیم وقتی دسمون به هیچ جا بند نیس؟"
دلم می لرزه برای چشای مهربونش...دلم میگیره از اینکه نگرانش کردم...حالم بد نیس...ولی خوب همیشگی نیستم...

پیشنهاد: ابرها در گذرند(۱و۲ و ۳)/آلبوم دلتنگ شو/گروه دنگ شو:)

نظرات  (۲)

چیکار کنیم واقعا اونموقه؟
پاسخ:
خدا رحممون کنه...
چی باعث میشه که آدم با خودش مهربون نباشه؟
چی باعث میشه فکرت خودتو بزاره کنار و از این کنار گذاشتن عذاب بکشه؟
پاسخ:
شاید چون خودت خودخواهی تو آروم نمیکنه....و تنبیهش میکنی:)
یهو هم نه..هو نوز؟

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی