بی عنوان:)

_جدی؟ _مگه من با تو حرف جدی دارم؟

_جدی؟ _مگه من با تو حرف جدی دارم؟

بعضی وقتا رو در یخچال...بعضی وقتا رو آینه ی کنسول...یه وقتایی حتی رو پیشونی آدمی ک خوابه...یه یاد داشت میذاریم...میتونه خیلی بی ربط باشه..میتونه خیلی حیاتی باشه...اینجا یه همچین جاییه...مث در یخچال..مث آینه و مازیک وایت برد...مث حرفی ک بی مخاطب زده میشه..و میشه جدی گرفته نشه...سختش نکنیم:)


ده/حل این نکته بدین فکر خطا نتوان کرد....

دوشنبه, ۲۸ فروردين ۱۳۹۶، ۰۱:۰۹ ق.ظ
متن نداریم ااما پی نوشت به وفور:)

نیاز مندی ها: یک دلیل منطقی و خوب نیازمندم که وقتی اینقدر بی منطق و کودک و مزخرف میشوم،کمی خودم را آرام کنم ک من هم حق دارم ک بچه و بی منطق و مزخرف تر از همیشه باشم و اینقدر عذاب وجدان تحمل نکنم:/


کمی واقعی تر: یک موجوداتی آرامشی مسری دارند...حرف زدن با آنها...نگاه کردنشان...شنیدنشان...خوب است...بودن با بعضی آدم ها به آدم انگیزه ی خوب بودن میدهد...و امیدی مثل این که دنیا هنوز کمتر سیاه است....کاش بمانند:)


عنوان از حافظ:مشکل عشق نه در حوصله ی دانش ماست/حل این نکته بدین فکر خطا نتوان کرد...

پیشنهاد: یک چیزی پیدا کنید که برایش مجبور شوید مدتی تمرکز کنید...بعد از تمام شدنش لذت فکر نکردن به یک سری مزخرفات را بدون خوابیدن تجربه کرده اید.....بماند ک گاهی خواب هم گریزگاه نیست....

نظرات  (۱)

کاملا موافقم که باید یه چیزی پیدا کرد که بتونه آدمو به تمرکز کردن وا داره...انقدر اینروزا از رو همه چیز سرسری میگذرم و بی تمرکزم که یه همچین چیزی آرزو دارم!
پاسخ:
امیدوارم هر چه سریع تر پیداش کنی

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی